برنامه تحلیلی آقای سیــاســت(۵۹)

یادداشت_کوتاه |«سوختن و آب نشدن»

( جهاد تبیین از نگاهی دیگر)

یاد دهه ۶۰ بخیر
وقتی جنگ سخت یا همان جنگ تحمیلی شروع شد بزرگمردانی با احساس تکلیف برای دفاع از دین، انقلاب اسلامی و ایران سربلند مشغول« جهاد دفاعی» در جبهه شدند.

اگر از تعدادی از بزرگان و فرماندهان جنگ بگذریم اکثر رزمندگان چند ماهی در یکی از جبهه های جنوب یا غرب کشور یا یکی دو منطقه عملیاتی حضور داشتند.

بیاد ندارم کسی از آنها باز خواست کرده باشد که چرا در تمام مدت جنگ در همه مناطق عملیاتی حضور نداشتند؟ یا چرا تا پایان جنگ در جبهه نماندند؟ یا چرا در شب عملیات هیچکدام از گلوله های آنها به هدف اصابت نکرد یا در همه مدت حضورشان در جبهه چرا حتی یک سرباز دشمن را به هلاکت نرساندند؟
هنوز بعد از گذشت حدود چهل سال از آن روزها مدافعان جنگ سخت، و به تعبیر نبی اکرم صلی الله علیه واله و سلم رزمندگان جهاد اصغر، مورد تقدیر و تحسین ملت شریف ایران و مسئولین محترم نظام هستند.

اما در مقابل امروز نگاهی به وضعیت «جهاد گران تبیین» بیندازیم.
وقتی یکبار با یک سخنرانی، یک گفتگو، یک مناظره یا یک متن نوشتاری در دفاع از حق جهت ادای تکلیف به این جبهه ورود کردید، همه انتظار دارند:

۱- حداقل بعد از فتنه ۸۸ و عملیاتی شدن جنگ نرم دشمن ، بدون لحظه ای درنگ در تمام شبانه روز و در همه ایام تا زمانی نامعلوم در این جبهه حضور داشته باشید. کافی ست در تمام ۱۵ سال گذشته در این جبهه حضور داشتید اما برای برخی ملاحظات شخصی یا نامهربانی ها از طرف جبهه خودی به عنوان مثال یکسال نخواهید در این عرصه حضور داشته باشید. آن زمان است که علاوه بر فراموشی تمام گذشته شما با انبوهی از تهمت ها و سرزنش ها مواجه خواهید شد که فلانی خدای ناخواسته از ابتدا منافق و نفوذی و چه و چه….. بوده است.

۲- جزئی ترین کلمات و گفته های جهادگر تبیین در جبهه خودی رصد و انتظار بدون نقص بودن با اثرگذاری صد در صدی از آن می رود. اینجا دیگر جهاد دفاعی نیست که اگر از صد گلوله شما نود و نه گلوله به هدر رفت و فقط یکی به هدف اصابت کند یا نکند باز هم مورد تقدیر و تشویق قرار بگیرید.

۳- انتظار دارند در همه رخدادها در هر زمانی با فاصله اندک حضور داشته باشید به عنوان مثال اگر موضع تبیینی در مورد برجام داشتید اما در مورد مشارکت در انتخابات موضعی نداشتید، قطعا باز خواست می شوید و برای چرایی آن باید پاسخگو باشید. این دیگر شرکت در عملیات بیت المقدس نیست که اگر به هر دلیلی در والفجر۸ شرکت نکردید یا اصولاً در جبهه نبودید باز بعد از ۴۰ سال مورد تقدیر قرار بگیرید.

۴- هر روز و باهر قدم در جهاد تبیین مورد اصابت تیر و ترکش جبهه دشمن و بعضاً دوستان نادان قرار می گیرد. در دانشگاه معروف به استاد بی سواد، عاشق پست و مقام، مزدور و ماله…. و غیره می شوید. چون استاد آکادمیک!!! تمام سعی خود را باید صرف تکرار نظریات غربی و تمجید از غرب و تحقیر دستاوردهای انقلاب اسلامی در جامعه و دانشگاه کند و سریعا با کپی کتاب ها و مقالات غربی فقط به فکر طی کردن پله های دانشیاری و استادی باشد. اینجا دیگر جبهه جنگ سخت نیست که با یک تیر یا ترکش جنگ را با افتخار ترک کنی و باز ۴۰ سال بعد بخاطر آن تقدیر شوی. در جهاد تبیین همه انتظار روئین تنی از شما دارند. انگار آفریده شده اید همه عمر برای توهین شنیدن از دشمن و نامهربانی از خودی ها. هروقت هم بخاطر همین تیر و ترکش ها روحت آسیب دید و دیگر دستت به قلم نرفت جانباز محسوب نمی شوی بلافاصله از جبهه خودی ها طردت می کنند به همین آسانی.

این مقایسه می تواند ادامه داشته باشد چون با تمام وجود آنرا تجربه کرده‌ایم.

امروز که هیچ، نمی دانم چهل سال دیگر بنیادی برای شهدا و ایثارگران «جهاد تبیین» در کشورمان ایجاد خواهد شد که یادی از آنها کند یانه اما می دانم «جهادگران تبیین» از معدود برگزیدگانی هستند که برای شهادت قبل از مرگ جسمانی انتخاب می شوند دقیقا مصداق سخن سردار دل ها حاج قاسم عزیز که قبل از شهید شدن، شهید هستند اما خیلی مظلوم، مثال امیرالمومنین علی ابن ابی طالب علیه السلام در کوچه های کوفه…

این روزها عجیب ماه‌های آخر «شهید آوینی» را در ذهن مرور می کنم.

حالا می دانم ماه‌های آخر چه کشیدی آقا مرتضی.

«جهادگر تبیین»برای سوختن و آب نشدن آفریده شده.
این سخت ترین کار جهان است.

اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا
والعاقبه للمتقین…

✍دکترعمران علیزاده